نویسندگان | نقی عسگری |
---|---|
نشریه | بولتن تخصصی اقتصاد ایران |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | پاییز ۱۳۸۷ |
رتبه نشریه | ISI |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
تولید حرفهای مسکن، به دلیل مزایای متعدد و مورد توافق، به تدریج در دهههای گذشته مورد توجه دولت قرار گرفته و حمایت از آن به سیاست محوری دولت در زمینه مسکن تبدیل شده است. سیاستی که ریشه در سالهای میانی دهه 1340 دارد، در برنامه دوم توسعه (1378-1374) با طرح شعار "پاک" به مفهوم پسانداز، انبوهسازی و کوچکسازی به یکی از ارکان سیاست مسکن تبدیل شد و دربرنامه سوم (1383-1379) به سیاست محوری بدل گردید. در قالب این سیاست و برنامههای مرتبط با آن که تاکنون ادامه داشته است، سازندگان مجتمعهایی مسکونی دارای سه واحد مسکونی و بیشتر در نقاط روستایی، 5 واحد مسکونی و بیشتر در شهرهای با جمعیت کمتر از 250 هزار نفر و 10 واحد مسکونی و بیشتر در سایر شهرها ، انبوهساز فرض شده و مورد حمایت قرار گرفتهاند.این حمایتها عمدتاً شامل بخشودگیهای مالیاتی و عوارضی و حمایتهای مالی بوده است. اما مطالعات انجام شده نشان میدهد که این حمایتها در دستیابی به اهداف فوق موفق نبوده است. لذا این سؤال مطرح است که چرا حمایتهای مصوب اثری عملی بر عملکرد انبوه سازان نگذاشته است.
از ابعاد مختلفی میتوان به این مسأله نگریست، اما این مطالعه از منظر هزینههای مبادله به موضوع نگاه میکند. از این منظر بخشی از مشکلات انبوه سازی ریشه در هزینههای غیر ضروری است که انبوه سازان باید متحل شوند و با کاهش این هزینهها میتوان سودآوری و رقابتپذیری فعالان این صنعت را افزایش داد.
به این ترتیب، هدف از این مطالعه اولاً ارزیابی مشکلات (هزینههای مبادلاتی) است که انبوه سازان از ناحیه محیط کسب و کار متحمل میشوند و ثانیاً پاسخ به این سؤال است که سیاستهای حمایتی فوق چقدر در راستای تخفیف هزینههای منبعث از محیط کسب و کار میتواند مؤثر باشد.