تاثیر محرومیت نسبی بر قوم¬گرایی سیاسی (مطالعه موردی: شهر بوکان)

نام نویسنده (دانشجو):
محل دفاع: دانشگاه خوارزمی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
سمت استاد در پایان‌نامه: استاد مشاور

چکیده:

محرومیت نسبی کم‌وبیش در بین جمعیت مناطق مختلف کشور وجود دارد اما نتایج پژوهش‌های حاکی از آن است که این احساس در برخی مناطق کشور به ویژه مناطقی که هم شکاف قومی و هم شکاف مذهبی وجود دارد پررنگ‌تر است. از طرف دیگر هر قوم علاوه بر هویت ملی دارای یک هویت قومی است که اگر هویت قومی در مقابل هویت ملی قرار گیرد می‌تواند همبستگی ملی را تضعیف کرده و باعث ایجاد چالش‌ها و ستیزهای قومی ‌شود. کردها یکی از اقوام مهم و بزرگ ایران هستند که بخش قابل توجهی از آنها پیرو اهل تسنن هستند. هدف این پژوهش بررسی وضعیت قوم‌گرایی سیاسی و تاثیر محرومیت نسبی بر قوم‌گرایی سیاسی و در میان شهروندان شهر بوکان است. روش پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری داده‌ها پرسش‌نامه محقق‌‎ساخته است. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد 18 سال به بالا شهر بوکان هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 380 نفر به‌عنوان حجم نمونه تعیین‌شده است. اعتبار ابزار پژوهش با استفاده از روش روایی و اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. یافته‌ها نشان داد که میزان قوم‌گرایی سیاسی و محرومیت نسبی در حد بالا است. آزمون فرضیه‌ها نشان داد که از بین متغیرهای سن، تحصیلات و جنسیت، دو متغیر جنسیت و مذهب بر قوم‌گرایی سیاسی اثر‌گذارند. بررسی رابطه ابعاد محرومیت نسبی نشان داد که در سه بعد محرومیت نسبی سیاسی، محرومیت نسبی فرهنگی- اجتماعی و محرومیت نسبی اقتصادی برقوم‌گرایی سیاسی تاثیر‌گذارند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که محرومیت نسبی اجتماعی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر قوم‌گرایی سیاسی دارند و پس از آن احساس تبعیض مذهبی به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیشترین تاثیر را بر قوم‌گرایی سیاسی دارد. نتایج تحقیق نشان داد که قوم‌گرایی پدیده‌ای چندبعدی و متأثر از عوامل عینی و در عین حال ذهنی است. توجه به خواسته‌های فرهنگی اجتماعی و اتخاد برنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌های مناسب می‌تواند به حفظ انسجام ملی و تعدیل گرایشات قوم‌گرایانه و کاهش منازعات قومی کمک کند.

کلیدواژه‌ها: ایران، قوم، قومیت، قوم‌گرایی، قوم‌گرایی سیاسی، احساس محرومیت نسبی، بوکان.