سیر تحول نظام اندیشه ای در برنامه ریزی توسعه روستایی با تاکید بر برنامه های بعد از انقلاب از منظر کیفیت محیطی

نویسندگانحبیب محمودی چناری
همایشهفتمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ الگوی پایه پیشرفت؛
تاریخ برگزاری همایش۱۳۹۷
محل برگزاری همایشتهران
نوع ارائهسخنرانی
سطح همایشملی

چکیده مقاله

روستا، زادگاه تمدن بشری، زیستگاه گروههای انسانی، منبع تغذیه برای جوامع شهری، و فضای جغرافیایی پویاست، که با فضاهای مجاور خود دارای ارتباط ارگانیکی است. در نظام اندیشهای حاکم بر برنامه‌های توسعه روستایی قبل از انقلاب، رشد مساله اصلی است و تلاش می‌شود از منابع محیطی بیشتر استفاده شود تا رفاه و سعادت گروههای انسانی حاصل گردد. در نظام توسعه روستایی بعد از انقلاب، شاهد چرخش سیاست برنامهای از رشد به سمت تامین نیاز اساسی و توجه و تاکید بر مناطق محروم و محرومان می‌باشیم که سبب وابستگی هر چه بیشتر گروه مولد روستایی به دولت مرکزی شده و اقتصاد محلی مورد بی‌مهری قرار می‌گیرد. در یک نگاه، تمام برنامه‌های قبل و بعد از انقلاب بصورت طرح‌ها و پروژه‌هایی منفصل و مقطعی، با مدیریتی خطی و کوتاه مدت، بدون مشاکت اجتماعی و سیاسی گروه‌های ذینفع می‌باشد. در تجربه یازده برنامه تدوین شده در نظام برنامه ریزی توسعه ایران (بعلاوه برنامه ششم در حال اجرا)، در سطح برنامه ریزی روستایی توجه به اصل کیفیت، پایداری و رضایتمندی مغفول مانده است. مشارکت به عنوان نکته مرکزی، در تئوری کیفیت محیطی (توسعه پایدار) مورد توجه نبوده و تنها تلاش می‌شود تا برنامه‌هایی ترمیمی برای کاهش آلام روستاییان در کوتاه مدت اجراگردد. نظام برنامه ریزی با فلسفه رشدگرایی و تامین نیاز‌های اساسی، نگاه جهادی و رویکردی خطی است و نیازمند یک تغییر نگرش بنیادی از حالت تدافعی و مقطعی به سمت تعامل و پایداری و تنوع بخشیدن به اقتصاد روستاها می‌باشد.