بررسی تاثیر کورکومین بر بیان miR-۱۳۰b-۵p و ژن های RORγt و SOCS۱ در سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMC) بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک مزمن

نام نویسنده (دانشجو):
محل دفاع: دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد
سمت استاد در پایان‌نامه: استاد راهنما

چکیده:

زمینه: رینیت آلرژیک مزمن (Chronic Allergic Rhinitis) یک بیماری با احتقان بینی، رینوره، عطسه، و خارش بینی ثانویه به التهاب مخاط بینی با واسطه IgE است. کورکومین یک رنگدانه پلی فنلی زرد رنگ طبیعی است که از ریشه گیاه Curcuma longa جدا می شود. مسیر تیروزین کیناز جانوس (Janus Tyrosine Kinase) و مبدل پیام و فعال کننده نسخه برداری (STAT) که به طور اختصار مسیر JAK-STAT نامیده می شود، نقش مهمی در هماهنگ سازی سیستم ایمنی، به ویژه گیرنده های سیتوکین های گوناگون ایفا می کند. این مسیر توسط مجموعه‌ای از پروتئین‌های تنظیم‌کننده، از جمله سرکوب‌کننده‌های پیام‌دهی سیتوکین (SOCS)، تنظیم می شود. MicroRNA ها (miRNAs یا miRs) گروهی از RNA های با طول کوچک هستند (19-23 نوکلئوتید) که نقش مهمی در تنظیم بیان ژن ها در سطح پس از نسخه برداری دارند.

هدف: بررسی تاثیر کورکومین بر بیان miR-130b-5p و ژن های RORγt و SOCS1 در سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMC) بیماران مبتلا به رینیت آلرژیک مزمن

روش کار: این مطالعه مداخله ای کنترلی با دارونمای دو سو کور بر روی تعداد 50 بیمار مبتلا به رینیت آلرژیک مزمن بین 18 تا 65 سال در کلینیک آسم و آلرژی جهاد دانشگاهی تهران انجام شد. (30 بیمار دریافت کننده دارو و 20 بیمار دریافت کننده دارونما) به صورت تصادفی گزینش شده و به هر کدام روزانه یک کپسول حاوی mg 500 کورکومین به مدت 2 هفته داده می شود به گروه دارونما یک کپسول حاوی  mg500 نشاسته به مدت 2 هفته داده شد. بدین منظور 10 سی سی خون محیطی سیاهرگی از بیماران گرفته شد و سلول های تک هسته ای خون محیطی (PBMC) بیماران به روش فایکول-سانتریفوژ جدا شدند. بیان ژن های miR-130b-5p، Rorγt، SOCS1، در این سلول ها به روش Real-time PCR انجام شد. همچنین سرم بیماران جدا شد و غلظت سیتوکین های IL-17A و IL-21 به روش ELISA اندازه گیری شد.

یافته ها/نتایج: آنالیز آماری نشان داد بیان mRNA ژن RORγt در گروه دارونما، پیش و پس از درمان با دارونما، تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین گروه Cur پیش و پس از درمان با کورکومین با اینکه یک گرایش افزایشی داشت اما تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین بیان mRNA ژن SOCS1 در گروه دارونما، پیش و پس از درمان با دارونما، تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین گروه Cur پیش و پس از درمان با کورکومین با اینکه یک گرایش کاهشی داشت اما تفاوت معناداری مشاهده نشد. افزون بر این، بیان mRNA ژن mir-130b-5p در گروه دارونما، پیش و پس از درمان با دارونما، تفاوت معناداری را نشان نداد. با این وجود، گروه Cur پیش و پس از درمان با کورکومین افزایش معناداری مشاهده شد P< 0.01)). همینطور، در گروه Cur نسبت به گروه placebo پس از درمان تفاوت معنا داری دیده شد P< 0.05)). غلظت سایتوکاین های IL-17 در  هیچ کدام از گروه ها تفاوت معنا داری را نشان نداد.

نتیجه گیری: درمان هدفمند با آنتی بادی های منوکلونال، معرفی بیومارکرهای جدید برای تشخیصی، پیش آگهی و جهت دهی به رویکردهای درمانی جدیدتر. آنتی بادی های منوکلونال خاص می¬توانند سلول های Th2 و Th17 را به طور اختصاص مهار کنند تا از ایجاد و پیشبرد شرایط التهابی جلوگیری شود یا تا حد امکان آن را کنترل نماید. با شناخت هرچه بیشتر برهمکنش سایتوکاین¬ها و مهارکننده های آن ها مانند پروتئین های SOCS می توان به راهکارهای نوین¬تر و در عین حال هدفمندتری برای مداخله های درمانی در مسیرهای پیام رسانی اختصاصی سایتوکاین های دخیل در فرآیندهای التهابی موضعی در بیمارن مبتلا به رینیت آلرژیک مزمی، دست یافت. برای مثال با استفاده از siRNA و خاموش کردن پروتئین های SOCS، یا بهره بردن از راهکارهایی مانند SOCS-specific DNAzyme که یک کلاس جدید از مولکول های anti-sense است و DNA را با یک RNA متصل شونده به DNA به صورت آنزیمی برش می دهد، می توان بیان پروتئین های SOCS را در سلول های هدف پایین آورد.