نویسندگان | حسین وفاپور |
---|---|
نشریه | نقد و نظر |
ارائه به نام دانشگاه | پژوهشگاه باقرالعلوم |
شماره صفحات | ۵۵-۷۷ |
شماره سریال | ۹۳ |
شماره مجلد | ۹۳ |
ضریب تاثیر (IF) | 1 |
نوع مقاله | Full Paper |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸-۰۱-۳۱ |
رتبه نشریه | ISI |
نوع نشریه | چاپی |
کشور محل چاپ | ایران |
چکیده مقاله
در برداشت از مفهوم خدا میان متفکران مسلمان با طیف گستردهای از «نگاه شخصوار» در میان اشعریون تا «اندیشه وحدت وجودی» در میان فیلسوفان و عارفان مواجه هستیم. غزالی در دو دورۀ مختلف فکریاش، دو اندیشه کاملاً متفاوت از مفهوم خداوند ارائه داده است. درواقع ما در اندیشه غزالی شاهد یک کشاکش درونی میان دو طیف تفکر یعنی تشخص وجود و وحدتگرایی هستیم. غزالی از یکسو بهعنوان متفکری راستکیش در سنت کلامی اشعری، مفهومی از خداوند و صفات او مطابق با کلام اشعری ارائه میدهد، ولی همو پس از تطور فکری و تجدیدنظر در برخی اندیشههایش، از نگاه صرف کلامی و اشعری به نگاه وحدت وجودی عارفان متمایل شده است. وی با تحلیلی افلاطونی، مفهومی وحدت وجودی از خداوند ارائه میدهد. این تغییر نگاه افزون بر آنکه بر نگاههای عارفان و فیلسوفان بعدی اثر گذارده است، نشان میدهد که هرچه نگاه یک متکلم یا فیلسوف متأله به ذوق عرفانی نزدیکتر شود، از درک شخصوار از خدا فاصله گرفته و به برداشت وحدت وجودی از مفهوم خدا نزدیکتر خواهد شد و این تغییر در دیگر اندیشههای متفکر نیز اثر خواهد داشت.